برای خدا
شنیده ام؛ صدرنشین روسیاه و بدمحاسبه گر کاخ سفید، مشاورانی دارد شرق شناس و تاریخ شناس و اسلام شناس، و لابد دیروز در صدر خبرهای مربوط به ایران، این جملات را برای پرزدینت ترجمه کرده اند که: "ملت ایران امروز در شرایط بدر و خیبر قرار دارد."
من مطمئنم که مشاوران دین شناس کاخ، از عهده ی توضیح دادن این جمله برای اربابشان، سخت عاجزند و مطمئن ترم که اگر خودشان هم معنی این رجزی را که دیروز پسر فاطمه از حسینه ی امام خمینی، برای همه ی لشکر شیطان خواند را می دانستند، کاخ سفید را محل امنی برای ماندن و کسب درآمد نمی دانستند و دست فروشی در پارک های کنار وال استریت را بر مشاوری رئیس جمهور، ترجیح می دادن که البته عاقبت بهتری هم دارد.
اما خود پرزدینت هم نفهم تر از آن است که بفهمد ما در شرایط بدر و خیبریم، یعنی چه!. گیرم مشاوران هم بفهمند و توضیح هم بدهند برایش،... چه فایده؟! وقتی نمی فهمد، نمی فهمد دیگر!. صمٌ، بکمٌ، عمیٌ، فهم لایشعرون.
دیروز صدای فرزند زهرا سلام الله علیها، مرا برد در حس وحال مردانی که کنار قلعه ی خیبر، پشتشان گرم بود به شیرخدا و پشت امیرالمومنین، سینه اشان را سپر کرده بودند وقتی علی رجز می خواند برای مرحب؛ برای همه ی کفر.
دیروز برای همه ی لشکر شیطان چه خوش رجز خواندی، عزیز فاطمه!
چشمانم، باران غرور می بارید وقتی آیات خدا از لبانت تلألو می کرد و وجودم را غرق نور از آیه های حکیمانه ات و چه خوش بر دلم نازل شد! و چه خوش تر دل نشین شد!.
دیروز، زبانم ذکر خدا داشت و یاری چشمانم می کرد برای باریدن، برای بیش تر باریدن. عشق، محبت، ولایت... همه ی این ها معجونی از غرور شده بود در دلم که زمزمه داشت:
خدایا تا ظهور دولت یار، گل پیغمبر ما را نگه دار!.
باید بروم چند رکعت نماز شکر بخوانم.
چند سال پیش، 19 دی، وقتی لایق حضور محضرش شدیم؛ قبلا با بچه ها قرار گذاشیم وقتی آمد حرف دلمان را شعار دهیم.
خوب یادم است که چشمانش غرق رضایت بود و مباهات، وقتی فریاد می زدیم:
(لطفا با مشتان گره کرده بخوانید)
آمریکا! آمریکا! تو با سلاح جنگی، ما با سلاح ایمان، بجنگ تا بجنگیم!.
اما صدا و سیما دقیقاً همینین جایش را سانور کرد و پخش نشد از شبکه ی ملی،نمی دانم چرا!... شاید فکر امنیت ملی را کردند،... نمی دانم، شاید!... شاید!.. نمی دانم...
Design By : Pichak |