سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای خدا

به نام خدا

بچه هامون جوون شدن
جوونامون پیر شدن
پیرامون مُردن...
باز هم نیومدی!

قصه ی تلخ غروب جمعه ها آنقدر برایم تکرار شده که عادت کرده ام
دیگر دلم برایت تنگ نمی شود.
یاد جمعه هایی بخیر که صبح زود در دلم ظهور می کردی و تمام روز بی تاب حضورت می شدم.
لذت سوزش آن ناله ی ندبه هنوز یادم هست؛
عزیز علیِّ ان ابکیک و  یخذلک الوری
به جان مادرت دوستت دارم!




نوشته شده در شنبه 87/2/14ساعت 12:24 صبح توسط هادی نظرات ( ) |

به نام خدا

به حضرت عباس دیگه کلافه شدم؛
آخه من دردمو به کی بگم؟!
گفتم شاید توی این دنیای مجازی یه صاحب نفسی، چیزی پیدا بشه به دعای ما آمین بگه، شاید خدا نجاتمون داد.
خدارو چه دیدی!
من با صدای بلند دعا می کنم شما هم با صدای بلند‌ آمین بگین!همه با هم
خدایا شر صدا و سیمای این جوری را از سر ملت ما کم و کوتاه بفرما!
(البته اگه قابل هدایت نیستن، که نیستن)

نوشته شده در جمعه 87/2/13ساعت 11:29 عصر توسط هادی نظرات ( ) |


Design By : Pichak