برای خدا
امیرشان نامه نوشته بود به فرمانده ی لشکر کوفه، در کربلا که؛ وقتی یاران حسین را کشتی بگو با اسب بر بدن هایشان بتازند!
بعد هم نوشته بود: گرچه آن ها دیگر جان در بدن ندارند که از سم اسبان آزار ببیند، ولی چون من قبلا چنین وعده کرده بودم،
نمی خواهم حرفم زمین بماند.
بدن ارباب همه ی عالم و آدم لگدمال سم اسبان می شود که حرف حرام زاده ای بر زمین نماند...
اُف بر تو ای دنیا!.
نوشته شده در پنج شنبه 90/9/10ساعت
6:25 عصر توسط هادی نظرات ( ) |
Design By : Pichak |