سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای خدا


به نام خدا


الله اکبر

(امروز اگه این پسره نیاد بیچاره می شم. اگه چکش برگشت بخوره چیکار کنم! خیلی بدحسابه پول حسین رو هم هنوز نداده... پژو مصرفش بالاست فوقش گاز سوزم باشه بالاخره چی بنزینم میخواد دیگه! پرایدم که نشد ماشین چی بیگرم خدایا. مونیتورمو باید عوض کنم، داره چشمامو اذیت می کنه ولی فعلا پولشو ندارم باشه بعدایادم باشه یه زنگ به احمد بزنم یه سفارشی بکنه...)

الله اکبر

( اینم شد زندگی آخه! از صب تا شب، شب تا صب ... پول منو نمی دی یک حالی ازت بگیرم! کاش یه چک ازش گرفته بودم... 206 بگیرم! سمند! ال90! نه پولم نمی رسه... شب قراره بریم خونه جواد اصلا ، حوصله شو ندارم امروزم که نیومد بریم استخر... تقصیر خودشه خب اشتباه کرد دیگه، نبایداعتماد می کرد پولشو همینجوری می داد بدون ضمانت، بی چاره یک ساله دنبال پولشه)

الله اکبر

( وای هیچی لباس نخریدم! کفشم باید بگیرم. انقد دست دست کردیم تا شد  شب عید، دیر نشده می گیرم بذار این پوله رو از محسن بگیرم کفشم می گیرم. دلم داره ضعف می ره زود برم یه فلافل بگیرم حالشو ببرم سه قرصه باشه با نوشابه زرد... کاش می تونستم یه لب تابم بگیرم، می شه؟ ولش کن فعلا نمی خواد)

الله اکبر

( فلشمو کجا گذاشتم؟ از دفتر که اومدم بیرون تو جیبم بودآ! بعدش کجا رفتم؟ ...؟ کاش لااقل فایلاشو کپی کرده بودم. یادم باشه از کتابفروشیه یه فاکتور بگیرم. کتاب خوبی بود، جلد دومشم بگیرم... خیلی گشنمه!)

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر

 چند رکعت شد؟

 


نوشته شده در سه شنبه 89/12/24ساعت 11:55 عصر توسط هادی نظرات ( ) |


Design By : Pichak