سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای خدا

این بار روی صفحه کمی آسمان کشید
پرواز  تا  نهایت هر  بیکران  کشید
هر چند سن و سالی از عمرش گذشته بود
این بار روی صفحه ولی یک جوان کشید
سر بند سرخ  اسلحه پوتین لباس رزم
خود را شبیه هیبت یک قهرمان کشید
در یک نبرد سخت و نفس گیرو بی امان
تصویری از مبارزه با دشمنان کشید
---------
حالا گذشته است از آن سال های دور
حالا تمام سال خودش را خزان کشید
بغضش گرفت گریه کمی کرد و بعد هم
دست از زلال گریه خود ناگهان کشید
او مانده بود درد دلش را را برای که ...
او مانده بود .. روی ورق جمکران کشید

از برادر عزیز مرتضی طالبی 


نوشته شده در سه شنبه 85/8/16ساعت 2:7 صبح توسط هادی نظرات ( ) |


Design By : Pichak